جلد پنجم و ششم ترجمه تفسیر عرایس البیان فی حقایق القرآن منتشر شد و برای اولین بار پس از هشت قرن، ترجمه کامل این تفسیر ارزشمند عرفانی در شش جلد در اختیار خوانندگان، علاقهمندان و پژوهشگران فارسی زبان است. (برگرفته از مقدمه مترجم کتاب در جلد اول) نام یک اثر میتواند لب و لباب محتوای آن باشد. اگر مسلک شیخ روزبهان را در نظر داشته باشیم که عارفی بلندپایه است، عرایس البیان میتواند تداعیگر گفتهای منسوب به ابویزید باشد که: اولیا الله عرایس…: اولیای خداوند عروسانیاند، تنها بر کسانی رخ مینمایانند که محرمشان باشند. به هر تقدیر عرایس، جمع واژه عروس، واژهای است که با مبانی فکری روزبهان که در آن غلبه با نگرش و شناخت

عرایس البیان فی حقایق القرآن
«زیباشناختی» است، هماهنگی دارد. متن عرایس البیان بسیار لطیف و زنده است و این خصوصیت همراه با غنای درونی گفتههایش در میان تفاسیر، برجستگی خاصی به او میبخشد. شیخ در بیان معانی و مضامین عمیق عرفانیاش، صنایع ظریف ادبی را نیز فراموش نکرده و با صور خیالی رنگین و پرجاذبه مقصود خود را بیان کرده است. همان خصوصیتی که در اکثر آثار عرفانی او مشهود است. از طرفی دیگر گویی واژهها نیز، هم شان مقام عرفانی درون او تجرد یافتهاند و مدام در تعبیرهای خاص مرتبهای از معرفت تکرار میشوند. اینجا به تمام، سخن از: معرفت، مشاهده، مکاشفه، قرب، رویت، ازل، ابد، توحید، تفرید، تجرید، قدم، ذات، بقا، فنا، تجلی، حب، عشق، نزهت، بهجت، قلب، روح، سر و واژههایی از این نوع است.گاه چند تفسیر از یک آیه با عبارت «ایضا» ارائه میشود، و این خود صحهای است بر مراتب مختلف معرفت و شهود و ادراک، و احتمالا اشارهای است ضمنی به چند بطنی بودن قرآن، و در نتیجه جامه تحقق پوشاندن به تفسیر و تاویلهای آن، که در مقدمهاش با نقل آیه قرآنی و حدیث نبوی و احادیث ائمه و گفتههای بزرگان یادآور شده است. شیخ بر معانی باطنی قرآن و نیز مراتب عرفانی که علم فهم باطن از سوی خداوند متعال به آنان اعطا شده درجات متفاوت قائل است. این اعتقاد در نقل قول و تفسیرهایی که از بزرگان نقل میکند و یا خود ارائه میدهد کاملا مشهود است و در این میان، با امعان نظر، یک سیر از پایینترین معنا رو به صعود، و یا از بالاترین معنا رو به فرود قابل تشخیص است. این مراتب میتواند هم عوالم انسانی و درون انسانی و هم عوالم خلقت و کائنات را شامل شود. مثلا در تفسیر آیه تولج اللیل فی النهار: «دخان بشریت را در سلطان صفای توحید میپیچاند، نیز: ظلمت نفوس را در انوار ارواح متلاشی میگرداند، نیز: ظلمت طبایع را در صفای قلوب فانی میسازد، نیز:حجاب شبهای هجران را با طلوع خورشید عرفان در هم میشکند، نیز: حجاب حدوثیت را به هنگام ظهور سنای قدس صمدیت پاره میکند، نیز: قوام ملکوت را به هنگام ظهور انوار جمال جبروت به اعتلا میرساند». در بین تفاسیر، عرایس البیان هم سرمشق بوده و هم از آثار بزرگان مشق برگزیده. پیر لوری کشف الاسرار میبدی، عرایس البیان بقلی و تاویلات النجمیه نجم الدین دایه را از مهمترین تفاسیر دوران شکوفایی تصوف برمیشمارد. همچنین باید به اهمیت تفاسیر مهمی چون تفسیر تستری، حقایق التفسیر سلمی و لطایف الاشارات قشیری اشاره کرد. این سه اثر از منابع اصلی در نقل قولهای شیخ روزبهان است. خود شیخ در مقدمه، به نحو احسن روش خود را در پرداختن به تفسیر و نقل قول از عارفان بزرگ بیان کرده است: «خواستم از این دریاهای ازلی، منازل رفیعی از حکم ازلی و اشارتهای ابدی بیاموزم، شوون و اموری که فهم عالمان و عقل حکیمان از درک آن فرو میماند. در این راه با اقتدا به اولیا، نایبان الهی را الگوی خود قرار دادم و سنت پاکان و برگزیدگان را اختیار نمودم. از این رو، در موضوع حقایق قرآنی، کتاب مختصر و موجزی تالیف کردم که در آن سخن به درازا نکشیده و موجب آشفتگی خاطر نمیشود. هر آنچه از فهم حقایق قرآن و لطایف بیان، و اشارت رحمان در قرآن با الفاظ لطیف و عبارتهای شریف به من دست داد بیان کردم. در این راستا چه بسا اتفاق افتاد که تفسیر آیاتی را آوردم که بزرگان به آن نپرداخته بودند و گاه در مواقعی دیگر بعد از بیان خود، کلام آنان را که در نتیجه برکت وجودیشان، اشارتهایشان ظریفتر و عبارتهایشان لطیفتر بود نقل کردم. بسیاری از آنها را به دلیل اختصار کتاب و زیبایی تفصیل آن پیراستم». انتشارات مولی علاوه بر تفسیر عرایس البیان، کتاب «کشف الاسرار و مکاشفات الانوار» شیخ را با تصحیح و ترجمه محمد خواجوی منتشر کرده است. شیخ در این کتاب به تجربیات عرفانی و مکاشفات شهودی خود پرداخته است.